درباره آزمون
با پيچيدهتر شدن دنياي مدرن ما، فرآيندهايي که به عنوان کنترل شناختي شناخته ميشوند، به طور فزايندهاي مرتبط ميشوند. اين فرآيندها شامل توانايي انسان براي انطباق سريع با تغييرات محيطي، جابجايي بين تکاليف مختلف و همچنين انتخاب اقدامات مناسب است که عموماً در پارادايم هاي تغيير تکليف مورد مطالعه قرار مي گيرند. در سال 1927، قبل از دوران مدرن روانشناسي پردازش اطلاعات، يک روانشناس تربيتي به نام آرتور تي جرسيلد (Arthur T. Jersild) براي نخستين بار مطالعه اي پيشگام در مورد توانايي افراد در جايگزيني بين تکاليف مختلف منتشر کرد.
از زمان معرفي آن (جرسيلد، 1927)، پارادايم هاي تغيير تکليف به طور متناوب بر اصطلاحات تغيير ذهني، تغيير توجه، تغيير توجه يا جابجايي تکليف توصيف مي شوند، اما همه به همان توانايي انجام يک کار معين پس از انجام يک کار متفاوت اشاره دارند.